در ترکیب لغات در این روایت، دو نظریه داده شده است. که طبق نظر اکثریت علما، هردو نظریه صحیح هستند اما نظریه ی اول صحیح تر است.
................................................................
نظریه اول:
جَلیسُ : مبتدا و مرفوع
السؤ: مضاف الیه و مجرور
شیطان: خبر و مرفوع
در این جمله، یک تشبیه نهفته است. که:
🌼مشبّه: جَلیسُ السّوءِ
🌼مشبّهبه: شیطانٌ
🌼وجهشبه: صفاتی مانند گمراهکنندگی، شرارت، و تأثیر منفی
🌼ادات تشبیه: حذف شده. ( پس نوع تشبیه، بلیغ است. و تشبیه بلیغ از تأثیرگذاری بیشتر و زیباتری برخوردار است.)
این جمله یک توصیف کلی ارائه میدهد و بیانگر این است که هر همنشین بد، ویژگیهای شیطانی دارد. جمله بر روی «همنشین بد» تمرکز دارد و آن را توصیف میکند که دارای ویژگی شیطانی است.
.........................................................
نظریه دوم:
باتوجه به نکات دستوری در علم نحو، « هرگاه مبتدا نکره باشد، و خبر، معرفه باشد، خبر می تواند بر مبتدا مقدم شود.»
و در این جمله، این اتفاق افتاده است.
پس می توان گفت:
جَلیسُ السّوءِ (معرفه به اضافه): خبر مقدم
شیطانٌ ( نکره): مبتدای مؤخر
در اینجا جمله بر روی «شیطان» بهعنوان موضوع اصلی تمرکز دارد و سپس آن را با صفت «همنشین بد» توصیف میکند. به عبارتی دیگر، جمله بر روی «شیطان» تمرکز دارد و او را بهعنوان همنشین بد معرفی میکند.