جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

flatten  |

پهن کردن

معنی: پهن کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منبسط کردن . گستردن . باز کردن گستردنیها. گسترانیدن فرش و جز آن . فرش کردن ، انداختن ، چنانکه رختخواب و جز آن . بسط. انفراش . تمهید. گشودن . پهنیدن . اصفاح . (تاج المصادر). تشبیح . (تاج المصادر). فطح . (از منتهی الارب ). اعراض . (از منتهی الارب ) :
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش .
حافظ.
تصفیح ؛ پهن کردن چیزی . (تاج المصادر). طمل ؛ پهن کردن چیزی یا نان . (منتهی الارب ). تعریض ؛ پهن نمودن چیزی . (منتهی الارب ). || تسطیح . (دهار) (زوزنی ). || عریض ساختن چیزی ، چون قطعات فلزات از زخم پتک . پخت کردن . (در تداول مردم قزوین ). افزودن بر سطح چیزی از هر جانب .
... ادامه
601 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 331
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
flatten | widen , muck , spread , broaden , dung , expand
عربی
تسطح | سطح , سحق , مهد , طار أفقيا , سوى , دمر , جعله مسطحا

واژگان مرتبط: مسطح کردن، روحیه خود را باختن، بیمزه کردن، نیم نت پایین امدن، بی تنوع کردن، گشاد کردن، عریض کردن، خراب کردن، الوده کردن، گسترش یافتن، پخش کردن، منتشر شدن، گستردن، پهن شدن، وسیع کردن، منبسط کردن، کود دادن، توسعه دادن، بسط دادن، منبسط شدن، بسط یافتن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری