جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

wet  |

خیس کردن

معنی: خیس کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خیساندن . بسیار تر کردن : باران مرا از سر تا پا خیس کرد. (یادداشت مؤلف ). || تر نهادن . نقع. (یادداشت مؤلف ). در آب نهادن تا آب بخود کشد.
473 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 944
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
wet | soak , drench , macerate , water , douse , damp , moisten , ret
عربی
بلل | بول , تندى , خضل , رطب , مبلل , مطير , ندي , سائلي , مخضل , طازج , محفوظ في سائل , كحولي , رطوبة , ماء , خمرة , مطر

واژگان مرتبط: خیس خوردن، مرطوب کردن، خیساندن، تر کردن، نمناک کردن، غوطه ور ساختن، در اب فرو بردن، بوسیله مایع اشباع شدن، نوشانیدن، اب دادن، لاغر کردن، زجر دادن، ظلم کردن بر، خیس عرق شدن، روی چیزی آب ریختن، میل زدن، گمانه زدن، در اب یا چیز دیگری فرو بردن، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن، مرطوب ساختن، مرطوب شدن، نمدار کردن، در معرض رطوبت قرار دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری