جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

pray  |

دعا کردن

معنی: دعا کردن . [ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درخواست کردن از درگاه خدا. از خدا چیزی طلب کردن . چیزی اعم از بد و نیک برای کسی از خدا خواستن . ارتسام . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) :
نکنم جز دعای نیک آری
کار چون من کسی دعا باشد.
مسعودسعد.
همتت را کنم بواجب مدح
دولتت را کنم بخیر دعا.
مسعودسعد.
گر دعای نکو کند خواهد
کآن دعا در تو مستجاب آید.
سوزنی .
مادرم کرد وقت نزع دعا
که ترا بانگ و نام سرمد باد.
خاقانی .
ای علم خضر غزائی بکن
وی نفس نوح دعائی بکن .
نظامی .
چه بودی که من آن درخت را دیدمی و دعا کردمی که پدرم بمردی . (گلستان سعدی ). دعائی کن تا حق تعالی مرا کفافی دهد. (گلستان سعدی ). موسی دعا کرد و برفت . (گلستان سعدی ).
مشو ز وقت ملاقات دوستان غافل
که هر دعا که کنی مستجاب می گردد.
صائب (از آنندراج ).
زبان و دل موافق ساز هنگام دعا کردن
به یک انگشت نتوان عقده از سررشته واکردن .
محمدعلی طائف (از آنندراج ).
بگفتا دعائی کن ای هوشمند
که در رشته چون سوزنم پای بند.
سعدی .
دی به امید گفتمش داعی دولت توام
گفت دعا به خود بکن گر بنیاز می کنی .
سعدی .
فروماندگان را دعایی بکن
که مقبول را رد نباشد سخن .
سعدی .
مگر صاحبدلی روزی برحمت
کند در حق درویشان دعائی .
سعدی .
- دعا کردن کسی را ؛ خیرخواهی برای او کردن . از خدا خیر خواستن برای او. تشمیت . (از تاج المصادر بیهقی ) : چنان باید زیست که پس از مرگ دعای نیک کنند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 371).
- دعای عافیت کردن ؛ سلامتی خواستن . (ناظم الاطباء).
- || برکت خواستن . (ناظم الاطباء).
- || سلام گفتن و تهنیت گفتن . (ناظم الاطباء).
- امثال :
دعا کن الف با بمیرد وگرنه استاد بسیار است ؛ سبق خوانی مرگ استاد را از خدا مسألت می کرد، استاد بشنید و چنین گفت . (امثال وحکم ). نظیر: دعا کن بابات بمیرد وگرنه معلم بسیار است ، یا وگرنه این آخوند نه ، یک آخوند دیگر، یا این استاد نه یک استاد دیگر. (از فرهنگ عوام ) (از امثال وحکم ).
کسی دعا می کند زنش نمیرد که خواهرزن نداشته باشد؛ غالباً خواهر به شوهر خواهر خود شوی کند. (امثال و حکم ).
|| مدح کردن کسی را. ثناگفتن . مدح و ثنا گفتن . (ناظم الاطباء) : من بسیار دعا کردم و شکر وی بجای آوردم . (تاریخ بیهقی ). من دعا کردم هم زندگان را و هم مردگان را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 614). گفت [ مسعود ] آن حاصل بدو بخشیدم ... ابواحمد دعا بسیار کرد. (تاریخ بیهقی ). حاضران بسیار دعا کردند. (تاریخ بیهقی ). گاو دعا و ثنا کرد. (کلیله و دمنه ).
ز پیران زاهد بسی نیکمرد
که در شب دعائی توانند کرد.
نظامی .
دعا کردنش بین چه در پرده بود
همانا که شاهی دعاکرده بود.
نظامی .
شمشیر که میزند سپر باش
دشنام که می دهد دعا کن .
سعدی .
سعدی گدا بخواهد و منعم به زر خرد
ما را وجوه نیست بیا تا دعا کنیم .
سعدی .
دعا کن بشب چون گدایان بسوز.
سعدی .
بزیارت آمد و نماز گذارد و دعا کرد. (گلستان سعدی ).
معماگوست حسن و عشق در حلش بود عاجز
چو من صاحب سلامت گفتم او گفتا دعا کردم .
واله هروی (از آنندراج ).
|| رخصت کردن و وداع شدن . (غیاث ) (آنندراج ). در وقت مرخصی خداحافظ گفتن . (ناظم الاطباء). || نفرین کردن . دعای بد کردن : اقنات ؛ دعا کردن بر دشمن . (از منتهی الارب ).
... ادامه
1122 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 349
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
pray | bless
عربی
صلى | ابتهل , تضرع , صلى ليغفر له الله , صلى للمطر , يصلي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "دعا کردن" در زبان فارسی به معنای درخواست و نیایش به درگاه خداوند است. برای استفاده صحیح و نگارش این کلمه، می‌توان به نکات زیر توجه کرد:

  1. تراکم واژه‌ها: در فارسی، "دعا کردن" به صورت یک عبارت دو بخشی نوشته می‌شود و باید بین دو واژه یک فاصله وجود داشته باشد.

  2. صرف و نحو: این عبارت جزو افعال است و می‌توان آن را به شکل‌های مختلف تصریف کرد. به عنوان مثال:

    • من دعا می‌کنم.
    • تو دعا می‌کنی.
    • او دعا می‌کند.
    • ما دعا می‌کنیم.
  3. استفاده در جملات: در جملات، "دعا کردن" می‌تواند در контекст‌های مختلف استفاده شود. مثلاً:

    • من هر روز قبل از خواب دعا می‌کنم.
    • او در مسجد دعا کرد.
  4. نکات نگارشی:

    • در صورت استفاده در متن، به قواعد نگارشی توجه کنید. به عنوان مثال، اگر جمله‌تان در حال ادامه باشد، می‌توانید از ویرگول استفاده کنید: "او دعا کرد، و سپس به خانه برگشت."
    • استفاده از نقطه‌گذاری مناسب برای روشن‌تر کردن معنای جمله‌ها.
  5. استفاده‌های دیگر: "دعا" می‌تواند به عنوان اسم نیز به کار رود. مثلاً "دعاهای شبانه" یا "برای او دعا کردم."

با رعایت این نکات، می‌توانید از "دعا کردن" در نوشتار و گفتار خود به درستی استفاده کنید.


واژگان مرتبط: نماز خواندن، مناجات کردن، بدرگاه خدا استغاثه کردن، درخواست کردن، خواهش کردن، برکت دادن، تقدیس کردن، مبارک خواندن، خوشبخت کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری