جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

paint  |

رنگ کردن

معنی: رنگ کردن . [ رَ ک َ دَ] (مص مرکب ) تلوین . (دهار). آزدن . (برهان قاطع). رنگ زدن . ملون کردن . رجوع به رنگ زدن شود :
شکایت با دل شوریده سر کرد
سخن را رنگ از خون جگر کرد.
حکیم زلالی (از آنندراج ).
تو نیز پنجه ز می رنگ کن که باد خزان
حنا بدست عروسان شاخسار گذشت .
کلیم (از آنندراج ).
به خون خود کنم آلوده ای صبا کاغذ
چون آن کسی که کند رنگ با حنا کاغذ.
محمدقلی سلیم (از آنندراج ).
|| دغا و فریب کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). فریفتن و مغبون کردن کسی را :
بترس از خون من کاین سرخ عیار
بسی تیغ بتان را رنگ کرده ست .
عطائی حکیم (از آنندراج ).
... ادامه
404 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 544
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
paint | color , dye , taint , besmear , stain , bedaub , painting
عربی
طلاء | دهان , دهن , لون , رسم الألوان , صب , صور , مارس فن الرسم , خضب , زين , تبرج , رسم

واژگان مرتبط: نقاشی کردن، سرخاب مالیدن، رنگ زدن، نگارگری کردن، رنگ شدن، تغییر رنگ دادن، ملون کردن، لکه دار کردن، الوده شدن، ملوث کردن، فاسد کردن، عفونی کردن، الودن، اندودن، ملوی کردن، کثیف کردن، چرک کردن، زنگ زدن، رنگ پس دادن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری