جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد
×

دلیل درخواست بستن پست

کلیه پست هایی که جنبه تبلیغاتی داشته، محتوای اسپم و بی مفهوم در این دسته قرار میگیرند. همچنین پست هایی که به منظور گرفتن بک لینک درج می شوند شامل این مورد هستند.
حاوی مفاهیم غیر اخلاقی، سیاسی و یا توهین آمیز. کلیه پست هایی که از نظر محتوایی نیاز به بررسی و یا حذف شدن دارند در این دسته قرار می گیرند.
محتوایی با عدم جزئیات کافی و مورد نیاز. کلیه پست هایی که منظور نویسنده به وضوح مشخص نیست و نیازمند توضیحات و جزئیات بیشتر می باشند در این دسته قرار می گیرند.
محتوایی بی ربط با موضوعیت سرفصل کلی. کلیه پست هایی که از منظر مفهوم و مضمون ارتباطی با عنوان اصلی سوال ندارند در این دسته قرار می گیرند.
محتوایی دلخواه و بر پایه سلیقه. کلیه پست هایی که یک پاسخ مشخص ندارند و متوانند چندین پاسخ متفاوت و صحیح داشته باشند که کاملا مبتنی بر نظر شخصی افراد هستند در این دسته قرار می گیرند.
محتوایی در حوزه خیلی وسیع. کلیه پست هایی که از نظر محتوایی در یک حوزه ی وسیعی قرار دارند و مشخصا به یک موضوع خاصی اشاره ندارند که پاسخدهی به آن ها مستلزم تشریح مفاهیمی کلی می باشند در این دسته قرار می گیرند.
قبلا در لام تا کام مطرح شده. پست هایی که دقیقا با همین محتوا و مضمون قبلا در وب سایت لام تا کام درج شده اند، با ذکر آدرس منبع تکراری با پست حال حاضر شامل این دسته هستند. تکراری است با:
به سایر دلایل، نیازمند به بررسی توسط مدیر. به هر دلیل غیری که پست را نیازمند بررسی توسط مدیر کرده، با ذکر دلیل، در این دسته قرار میگیرد.
ارسال رای بستن

تقاوت «قضا» و «قدر» الهی چیست؟


2
0
6539

همانطور که می دونید دوستان مباحث و متون زیادی در این باره نوشته شده و هر کدام گوشه ای از این مبحث وسیع رو تشریح کرده اند. ولی راستش من هنوز درست متوجه نشدم که تفاوت بین قضا و قدر خداوند چیه؟ قضا همون چیزی هست که از قبل مشخص شده و تغییر هم نمی کنه؟ و قدر همون چیزیه که مقدر شده ولی با صدقه و این جور چیزها تغییر می کنه؟ درسته این چیزی که من گفتم؟ اگه لطف کنید یه توضیحی بدید که فرق قضا و قدر الهی چیه ممنونتون میشم.

دینی دین
ویرایش شده در 6 سال قبل
سوال شده در مریم نادري
641 امتیاز

2
سلام دوست عزیز. شما می توانید با مشاهده ی پاسخ سوال "تفاوت قضا با قدر الهی و ارتباط آن با اختیار انسان" از مطالب مرتبط در پایین همین صفحه، جواب خود را دریافت کنید. ــ فاطمه شفی زاده در 6 سال قبل

@فاطمه.شفی.زاده خیلی ممنون بابت راهنماییتون؛ من سوال «تفاوت قضا با قدر الهی و ارتباط آن با اختیار انسان» رو خوندم و استفاده کردم. تشکر دوباره. ــ ساناز رضایی در 6 سال قبل

500 کاراکتر باقی مانده

3 جواب

6

به روایت مرحوم میرزا محمد اسماعیل دولابی در کتاب مصباح الهدی:

"قدر" یعنی اندازه. قدر، محاسبات انسان است، که بنا بر اختیاری که خدا به او داده، با خود فکر می کند که چه کنم یا چه نکنم. مثلا در اثر صدقه ای که می دهد ده سال به عمر او افزوده می گردد.

"قضا" مال خداست و حتمی است و کم و زیاد هم نمی شود. در قضا ثبت است که عمرت چقدر خواهد بود، و یا چه کاری خواهی کرد. اما انسان از آن خبر ندارد.

بنا بر برداشت بنده، قضا همان تقدیر یا سرنوشتی است که خدا برای انسان با توجه به علم بی منتهای خود به اعمالی که انسان اختیاری انجام خواهد داد، رقم می زند.

حال آن که اهل تقرب به قضا تن می دهند. یعنی راضی به رضای خدا هستند. و از قدر به قضا پناه می برندم.به عبارتی باید هرجا که از قدر خسته و عاجز شدی، اختیارت را به خدا بسپاری و به قضای الهی تن دهی و به خدا توکل کنی که راحتی در آن است. چنانکه امام حسین ع در گودال قتلگاه به خدا فرمودند:الهی رضا برضاک: خدایا به قضای تو رضایت دادم.

اما اگر بخواهیم منحصرا از اختیار انسان و رابطه اش با ارادهای ی خدا صحبت کنیم، باید بگوییم که اختیار انسان در طول اراده ی خدا قرار دارد و نه در عرض آن. طول یعنی امتداد. یعنی اراده ی ما دنباله و در امتداد اراده ی خداست. و اگر در عرض اراده ی خدا نیست، به دلیل این است که ما دنبال خدا هستیم و نه در کنار و موازی و در عرض خدا.

جواب داده شده در فاطمه شفی زاده <m>★</m>
10.4k امتیاز

500 کاراکتر باقی مانده


3

سلام به نظرم خیلی از این تعاریف و نوشته ها در مورد قضا و قدر غیر کاربردی هستند و صرفا کپی کاری و رونویسی از احادیث و سایر نوشته هاست اما من به درک جالبی از قضا و قدر رسیدم: همون طوری که در تعریف داریم قَدَر یعنی قَدْر و اندازه، یعنی حد و حدود و قضا یعنی اون چیزی که حتمیت یافته اما قضا و قدر دو چیز لازم و ملزوم هم دیگه هستن نه دو چیز جدا، مثال: اگر شما به آب "مقداری" گرما بدید که دمای اون به ۱۰۰ برسه، دمای اون قطعا به ۱۰۰ می رسه یعنی اگر گرمای آب به "مقدار" مشخصی رسید که نیازه که دماش بشه ۱۰۰ دمای اون "قطعا" ۱۰۰ می شه بنابراین اولی که گرفتن گرما به مقدار مشخصی هست می شه قدر و اندازه و رسیدن دما به ۱۰۰ می شه "قضا" حالا ما توی زندگی هر عملی که می کنیم یه اثرات و نتایجی وجود داره که با اون اعمال به قدرها و اندازه ها می رسیم و اون اثرات و نتایج قطعی ای که برای اعمال هست می شه قضا

مثلا اگر ما یه گوی رو بندازیم بالا، قطعا بعد از این که یه مقدار رفت بالا بر می گرده پایین

بنابراین می شه تحلیل کرد که اگر مثلا گفته می شود صدقه هفتاد نوع بلا رو دفع می کنه صدقه دادن می شه به قدر رسیدن و اون هفتاد نوع بلا دفع شدن می شه قضا

جواب داده شده در Raha mahv
31 امتیاز


نتيجه گيري و مثال اخرتون در مورد صدقه دادن و وصلش كردن به قضا و قدر عالي بود مرسي از شما ــ سعید مرادی در 6 سال قبل

ممنون بابت توضیحاتتون. ــ مریم نادري در 6 سال قبل

500 کاراکتر باقی مانده


5

قدر:

یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی و در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده و آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش آفریده است.

قضا:

یعنی حکم و قطع و حتمیت. در نظام آفرینش،‌موجودات مادی از چندین راه ممکن است به وجود بیایند، (مثلاً اگر به خانه شما از چند کوچه راه باشد، ورود به خانه شما از چند راه ممکن است. حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب پیدایش یکی از آن‌ها فراهم شد و تنها همان یکی تحقق یافت،‌ این مرحله از تحقق را قضا می نامند. تردیدی نیست که خداوند برای هر چیزی علت ها و اسباب هایی قرار داده که هستی و مشخصات آن بستگی به آن‌ها دارد.

این طور نیست که هر چه در جهان پدید می آید، بدون رابطه با قبل و بعد و صرفاً اتفاقی و بی حساب باشد. همان گونه که در بارش برف و باران و ... علل و عواملی دخالت دارد و هرگز چنین کاری بی علل و اسباب انجام نمی پذیرد، همچنین کارهای بشر از روی تصادف و اتفاق از او سر نمی زند، بلکه نخست چیزی را تصور می کند، سپس به آن می اندیشد و پس از آن که فایده واقعی یا پنداری آن را پذیرفت،‌ به انجام آن می کوشد. پس انجام هر حادثه ای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند نیز این چنین مقرّر کرده است. بدیهی است این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان منافات ندارد،‌زیرا اختیار و آزادی یکی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر نموده که بشر کارهای خود را به اراده خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این که می گوییم کارهای انسان هم به اختیار خود او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است که خدا اراده فرموده و مقدّر کرده که بشر سرنوشت خود را تعیین کنند. بشر مختار و آزاد آفریده شده، یعنی به او عقل و فکر و اراده داده شده است. بشر در کارهای ارادی خود مانند سنگ نیست که او را از بالا به پایین رها کرده باشند و تحت تأثیر عامل جاذبه زمین خواه نا خواه به طرف زمین سقوط کند. نیز مانند گیاه نیست که تنها یک راه محدود در جلوی او هست و همین که در شرایط معیّن رشد و نمو قرار گرفت، خواه ناخواه مواد غذایی را جذب و راه رشد و نمو را طی می‌کند. هم چنین مانند حیوان نیست که به حکم غریزه کارهایی انجام دهد. بشر همیشه خود را در سر چهار راه هایی می بیند و هیچ گونه اجباری که فقط یکی از آن‌ها را انتخاب کند ندارد و سایر راه ها بر او بسته نیست. انتخاب یکی از آن‌ها به نظر و فکر و اراده او مربوط است؛ یعنی طرز فکر و انتخاب او است که یک راه خاص را معیّن می‌کند. این جا است که پای شخصیت و صفات اخلاقی و روحی و سوابق تربیتی و موروثی و میزان عقل و دور اندیشی بشر به میان می آید و معلوم می‌شود که آینده سعادت بخش یا شقاوت بار هر کس تا چه اندازه مربوط به شخصیت و صفات روحی و ملکات اخلاقی و قدرت عقلی و علمی او است،‌ و بالاخره به راهی که برای خود انتخاب می‌کند. تفاوتی که میان بشر و آتش که می سوزاند و‌آب که غرق می‌کند و گیاه که می روید و حتی حیوان که راه می رود وجود دارد، این است که هیچ یک از آن‌ها کار و خاصیت خود را از چند کار و چند خاصیت برای خود انتخاب نمی کنند، ولی انسان انتخاب می‌کند. او همیشه در برابر چند کار و چند راه قرار گرفته است، و قطعیت یافتن یک راه و یک کار فقط به خواست شخصی او مربوط است. انسان، عملی را که با غریزه طبیعی و حیوانی او موافق است و هیچ مانعی خارجی برای آن وجود ندارد، به حکم تشخیص و مصلت اندیشی قادر است ترک کند (مانند ترک گناهان) هم چنین کاری را که مخالف خواسته های نفسانی او است و هیچ گونه عامل اجبار کننده خارجی وجود ندارد، به حکم مصلحت اندیشی و نیروی خرد می‌تواند انجام دهد مانند خوردن دارو و حاضر شدن برای عمل جراحی. این که از یک طرف مسئله تقدیر الهی مطرح است و از طرف دیگر اختیار انسان، به این معنا است که خداوند مقرّر کرده است که انسان با اختیار و اراده خود، یکی از راه ها را انتخاب کند و آن راهی که انسان با اراده خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است. به عبارت دیگر:‌خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختیار خود، آن راهی که خداوند از ازل می داند، انتخاب کند. پس تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را به انجام یک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود آن را انتخاب می‌کند. انسان فقط یک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشین دیگری گردد، مثلاً اگر کسی بیمار شود و معالجه کند و نجات پیدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. نیز اگر معالجه نکند و رنجور بماند و یا بمیرد، آن نیز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است.

ویرایش شده در 6 سال قبل سجاد شفی زاده <m>★</m>
11.1k امتیاز
جواب داده شده در هادی کوزه کنانی
1742 امتیاز

500 کاراکتر باقی مانده


جواب شما
     
.....
×

×

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی